مذاکرات هستهاى ايران با 1+5 همچنان در صدر تحليل و يادداشتهاى رسانههاى جهان است. مذاکرات هستهاى ايران در ژنو همچنان براى طبوعات و رسانههاى دنيا اهميت خاصى دارد و درباره آن تحليلهاى گوناگونى ارائه مىشود. بسيارى از تحليلگران بر اين اعتقادند که آنچه باعث مىشود که مذاکرات به نتايج ملموسى نرسد، بىاعتمادى دو طرف به يکديگر است.
بر اساس همين ديدگاه روزنامه الحيات چاپ لندن، سرمقاله امروز خود را به مذاکرات هستهاى ايران با قدرتهاى بزرگ جهانى و نبود اعتماد ميان دو طرف اختصاص داده و با انتخاب عنوان "ژنو 3، هيچ گشايشى نداشت و بحران اعتماد به ايران سختتر از پروندهاى هستهاى است" به قلم نورالدين الفريضى از بروکسل به بررسى مذاکرات پرداخته است.
در ابتداى اين يادداشت مىخوانيم: پنج به علاوه يک در نشست ژنو 3 توافق کردند که بار ديگر در پايان ژانويه در استانبول گرد هم آيند و بر سر برنامههاى هستهاى ايران و بررسى امکانات همکارى ميان دو طرف به بحث بنشينند. طرف غربى بيش از همه تمايل دارد تا اسرار هستهاى ايران را از لابهلاى مذاکرات بيرون بکشد. آنچه در رسانهها منعکس شده نشان مىدهد که تا کنون روند مذاکرات شکستخورده بوده و لا اقل براى چند هفته آينده سناريوهاى تهديد مجددا روى ميز آمده است. مسئلهاى که باعث شده بسيارى از تحليلگران نسبت به موفقيتآميز بودن مذاکرات استانبول نااميد باشند و پيشبينى مىکنند در آن نشست نيز ايران باز هم از پرسشهاى 5 به علاوه يک طفره خواهد رفت.
روزنامه الحيات سپس به نقل از يک ديپلمات عالىرتبه که نخواسته نامش فاش شود و در مذاکرات ژنو 3 حضور داشته، مىنويسد: مذاکرات ژنو 3 بسيار اساسى و مفصل بود که نزديک به يک و نيم روز طول کشيد. دو طرف سه دور مذاکره کردند که در آن همه اعضاى شش کشور و نماينده اتحاديه اروپا حاضر بودند. در هر سه جلسه نمايندگان ايالات متحده، بريتانيا، روسيه، چين، فرانسه، آلمان و اتحاديه اروپا نگرانى خود و جامعه جهانى را از برنامههاى هستهاى ايران ابراز داشتندد که جليلى هم چندين بار پاسخ آنها را قاطعانه داد. اما به گفته ديپلماتهاى اروپايى اين نشست نيز بىنتيجه به کار خود پايان داد. اما نکته مثبت آن اين بود که توافق شد تا نشست بعدى براى ادامه گفتوگوها تعيين شود. نشست آتى مىتواند آخرين نشست نباشد اگر ايران بپذيرد که به پرسشهاى طبقهبندى شده طرف مقابل پاسخ دهد و پيشنهادهاى همکارى جامعه بينالمللى در بخش صنعت، سياست و امنيت را قبول کند.
نويسنده اين يادداشت در ادامه مىنويسد: ديدار استانبول مىتواند بسيار حائز اهميت باشد در صورتى که افقهاى همکارى ميان دو طرف و چگونگى پذيرش پيشنهادى غربىها از سوى ايران محور مذاکرات باشد. اين که طرف غربى پذيرفته نشست آتى در ترکيه برگزار شود اتفاق مثبتى براى ايران محسوب مىشود که مىخواهد ترکيه را نيز به جمع کشورهاى مذاکرهکننده در پرونده هستهاىاش بکشاند. به خصوص اين که پيشنهاد شده ترکيه به جاى روسيه و فرانسه محل تبادل اورانيوم باشد. در همين رابطه منابع آگاه ديپلماتيک مىگويند، احمد داوود اوغلو مذاکرات سازندهاى را آغاز کرده تا شايد بتواند مذاکرات استانبول را به نتايج مثبتى برساند. ترکيه انتظار دارد با اين ميزبانى بتواند گام بزرگى براى پيوستن به اتحاديه اروپا بردارد. سلجوق اونال، سخنگوى وزرات امور خارجه ترکيه گفته است که ترکيه کشور طرف مذاکره با ايران نخواهد بود ولى چون اعتقاد به حل ديپلماتيک مسائل جهان دارد تمام تلاش خود را به کار مىگيرد تا نشست آتى در استانبول موفقيتآميز باشد.
روزنامه الحيات در ادامه به وجود بحران اعتماد در مذاکرات ايران با پنج به علاوه يک اشاره مىکند و مىنويسد: يک ديپلمات اروپايى به الحيات گفته است که مذاکرات ژنو 3 مذاکرات سختى بود ولى تفاوتى که با ديگر مذاکرات داشت اين بود که در ژنو سه شاهد نوعى از احساسات انسانى بوديم که در مذاکرات قبلى کمتر مشهود بود. به گفته اين ديپلمات سعيد جليلى زمانى که دلايل نگرانى طرف غربى را مىشنود بدون اين که شوکى وارد کند، سلسله پيشنهادهايى را به طرف غربى مىدهد که بازگو کننده تمايل ايران در تاثيرگذارى بر مسائل خاورميانه به عنوان کشورى قدرتمند از لحاظ صنعتى و اقتصادى بود. بر خلاف آنچه ايرانىها مىگويند دو سوم موضوع مذاکرات بر سر پرونده هستهاى ايران بود و تهران نيز تلاش مىکرد به پرسشهاى طرفهاى مذاکره کننده به صورت ديپلماتيک پاسخ دهد. ديپلماتهاى غربى مىگويند که سختىاى در پرونده هستهاى ايران نمىبينند چرا که جامعه بينالمللى پيشنهادهاى روشنى داده و منتظر پاسخ روشن طرف ايرانى است. به گفته آنها به تهران پيشنهاد شده که ايران اجازه دهد بازرسهاى آژانس از مراکز غنىسازى ايران بازرسى کنند، ايران تا زمانى که اعتماد جامعه جهانى جلب شود براى مدتى غنىسازى را متوقف سازد و به تمام پرسشهاى مطرح جامعه جهانى پاسخ بدهد تا ثابت شود ايران به سمت توليد تاسيسات هستهاى حرکت نمىکند، در مقابل با حق غنىسازى اورانيوم در خاک ايران موافقت مىکند. اما مسئله اين است که اعتمادى ميان دو طرف نيست. در روابط دو طرف بحران بىاعتمادى حاکم شده است. به گفته ديپلماتهاى غربى ايران در طول 14 ماهى که مذاکرات متوقف شده بود، تاسيسات هستهاى قم را راهاندازى کرد، تاسيسات هستهاى پزشکى تهران را داير کرد، غنىسازى را در نطنز از چهار درصد به بيست درصد افزايش داد و ذخاير اورانيوم خود را از 1500 کيلوگرم در پاييز 2009 به 3000 کيلوگرم در چهار ماهه آخر سال 2010 رساند. اين مسئله باعث ايجاد بىاعتمادى در طرف غربى شده که اکنون رفع آن سختتر از نفس پرونده هستهاى شده است.
الحيات در انتهاى اين يادداشت به پيشنهادهايى که طرف غربى به ايران داده مىپردازد و مىنويسد: طرف غربى پذيرفته که ايران هستهاى را به رسميت بشناسد. هيلارى کلينتون حتى در نشست منامه در سوم و چهارم دسامبر گفت که در صورتى که ايران نگرانىهاى غرب را بر طرف کند، ايالات متحده حاضر است غنىسازى اورانيوم در خاک اين کشور را بپذيرد. طرف غربى همچنين پيشنهاد داده که به ايران در بخش تامين سوخت هستهاى و ديگر برنامههاى مرتبط کمک کند. همچنين گفته است که تعهد مىدهد از نقش ايران در مجامع بينالمللى و همکارى با آن با ديگر کشورهاى منطقه در ايجاد اعتماد و تقويت امنيت منطقهاى حمايت کند. همچنين پيشنهاد سرمايهگذارى در بخش صنعت و همکارىهاى زيستمحيطى و زير بنايى ايران و مبارزه با قاچاق مواد مخدر و حمايت از امنيت در افغانستان و عراق داده است. نشست استانبول از اين بابت مىتواند بسيار مهم باشد و چه بسا از نشست ژنو 3 نيز بااهميتتر شود به شرطى که بحران اعتمادسازى ميان دو طرف پايان يابد. اگر سعيد جليلى بتواند بىاعتماد غربىها را در نشست استانبول رفع کند بىشک گام بزرگى هم براى ايران برداشته تا بحرانهاى جارى در پرونده هستهاىاش رفع شود و هم گام بزرگى براى ترکيه که روياى رسيدن به امپراتورى بزرگ عثمانى را در سر مىپروراند.